سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای آن که با رازگویی طولانی اش، همدم عارفان گشت و لباس دوستی اش را بر تن ترسیدگان پوشاند ! [امام سجّاد علیه السلام ـ در نیایشش ـ]

بهشت

فرمانده شهید \\\" ایمن مهنا \\\" اسطوره مقاومت در برابر بازجویان صهیونیست، دوست صمیمی \\\"عقل\\\" و پناهگاه فرمانده ضیف و طراح موشک بتار غزه ـ مرکز اطلاع رسانی فلسطین شاید او فرشته ای بود که بر روی زمین راه می رفت و یا یکی از بهشتیان در میان مردم دنیا. او از همان لحظه اول که به صفوف مجاهدان قسام پیوست بر شهادت و شهادت طلبی پیمان بست. چهره اش بسان ماه شب چهارده (بدر) نور افشانی می کرد. او مرد زمانی بود که \\\"مردها\\\" در آن بسیار نایابند. با وجود همه فشارهایی که بر او وارد می شد، او همچنان به راه خود ادامه می داد. مانند کوه استوار و پا بر جا و راسخ ماند. مانند نوری درخشید و خاموشی اش تنها تولدی دوباره برای زندگی بود. هنگامی که قرار است در مورد شهدا بنویسیم، قلم حیران می شود که چه بنویسد. آیا از شجاعتشان بنویسد؟ و یا از آنکه خداوند متعال آنان را برای خود برگزیده است و یا اینکه باید از خلق و خوی آنان گفت؟ اما ما می خواهیم از ابو انس بنویسیم شاید که اندکی از آن حقی که بر گردن ما دارد، ادا شده باشد. شهید ایمن در سال 1973 در جبالیا به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه آزاد قدس شد و در رشته برنامه های کامپیوتری به تحصیل ادامه داد. قرار بود همین روزها از آن فارغ التحصیل شود. او متأهل و دارای یک فرزند 5 ساله بود. شهید ایمن در مسجد شیخ رضوان پرورش یافت. او بسیار به نماز و آنهم در مسجد و آنهم به جماعت بویژه نماز صبح علاقه داشت و به آن عشق می ورزید. وی همیشه خانواده اش را به نماز دعوت می کرد. مادرش با تبسمی بر لبان می گوید: ایمن نقش بسزایی در تربیت و رشد جوانان مسجد شیخ رضوان داشت. او آنان را بر اساس عشق به جهاد در راه خدا و التزام به نماز تربیت می کرد. خدا را شکر به چیزی که آرزو می کرد، رسید و من افتخار می کنم که خداوند منان ما را با شهادت وی گرامی داشت. او در زندگی خود مجاهد زیست و در راه پروردگارش به شهادت رسید. زندگی سراسر جهاد او در حالی که در کلاس دوم دبیرستان درس می خواند به همراه اولین گروه از محله شیخ رضوان به جنبش مقاومت اسلامی حماس پیوست و در انتفاضه اول شرکت کرد. طولی نکشید که به عنوان فرمانده گروه مذکور انتخاب شد و مأموریت یافت در منطقه شیخ رضوان به شعارنویسی بر روی دیوارها بپردازد. دبیرستان را به پایان رساند و با معدل بسیار خوب آماده ورود به دانشکده مهندسی دانشگاه اسلامی بود، اما به سبب شرکت در انتفاضه از ادامه تحصیل باز ماند. به فرماندهی گروهی از اعضای \\\"صاعقه اسلامی\\\" شاخه امنیتی جنبش حماس برگزیده شد. مأموریت وی در این مرحله مبارزه با کالاهای صهیونیستی در مناطق شیخ رضوان و اردوگاه جبالیا بود. گروه وی، مغازه هایی را که کالاهای صهیونیستها را به فروش می رساندند آتش می زد. در همان وقت با نقابی بر چهره مسئولیت اداره تظاهراتها را نیز بر عهده داشت. خاطراتی با فرمانده عماد عقل فرمانده قسامی \\\"عماد عقل\\\" پس از یک سال که از فرارش از دست نظامیان اشغالگر می گذشت با او آشنا شد، طولی نکشید که بر اثر شجاعت و فداکاری و فعالیتهای گسترده ایمن، او را به عنوان معاون اول خود برگزید. ایمن در بسیاری از فعالیتها و عملیاتهای نظامی در کنار فرمانده شهید عماد عقل بود. از جمله مهمترین این عملیاتها، کمین مسلحانه در منطقه توام ـ ورودی جبالیا ـ بود. نظامیان اشغالگر خودروی مجاهدان را تا محله درج و نزدیک مدرسه یافا تعقیب کردند. ایمن در این مدت نیمی از بدن خود را از شیشه خودرو بیرون برده و به شدت صهیونیستها را هدف قرار می داد. شهید عماد عقل به هیچ یک از معاونانش جز ایمن اجازه نمی داد در پناهگاه و یا مخفیگاهش در کنارش بمانند. ایمن فرمانده عقل را در خرید مقدار زیادی سلاح یاری داد. ایمن خود بارها با وجود خطرات مختلفی که در راهها پیش روی وی قرار داشت به خرید سلاح در شهرهای رفح و خان یونس اقدام کرد. اولین دستگیری در ماه اکتبر سال 1993 م کماندوهای ارتش اشغالگر پس از تعقیب و مراقبت وی به هنگام خروج از منزلش در محله شیخ رضوان در ورودی اردوگاه نصیرات او را دستگیر کردند. ایمن پیش از دستگیری به مقاومت در برابر کماندوهای ارتش اشغالگر برخاست و در اثنای دستگیری مورد ضرب و شتم قرار گرفت و پایش شکست. با وجودی که برخی از مجاهدان به هنگام بازجوییها اطلاعاتی را در مورد ایمن فاش ساختند، اما او مقاومتی بی نظیر در برابر بازجویان از خود نشان داد و لب به اعتراف نگشود. این کار، دیگر مجاهدان را نیز بر آن داشت که اطلاعاتی را که بر ضد وی به دشمن داده بودند، منکر شوند و اعترافات خود را پس بگیرند. صهیونیستها او را به 27 ماه حبس محکوم کردند. علت کمی مدت حبس شهید ایمن، مقاومت قهرمانانه وی در برابر بازجویان صهیونیست و خودداری از اعتراف در نزد صهیونیستها بود. فرمانده مجاهد عماد عقل هنگامی که از دستگیری ایمن آگاه شد به شدت ناراحت گردید و به علت آنکه اعتماد زیادی به او داشت از غیبت او بسیار اندوهگین شد. ایمن در داخل زندان به فروتنی و محبت زیاد با برادرانش مشهور بود. اشغالگران او را به زندانهای متعددی از جمله عسقلان و رمله منتقل کردند. شیر به بیشه بازگشت در سال 1995م از زندان آزاد شد. تشکیلات خودگردان به او پیشنهاد کرد، در این تشکیلات با درجه استواری و بالاتر خدمت کند، اما وی با وجود همه فشارهای خانواده اش، از این کار خودداری ورزید و اصرار داشت که به کار آزاد مشغول شود. سپس به عنوان منشی در یکی از دبیرستانهای شهر غزه به کار مشغول شد. از محله شیخ رضوان به منطقه برجهای کرامت رفت و در آنجا سکنا گزید. آپارتمان خود را در اختیار محمد ضیف ( ابو خالد) فرمانده گردانهای قسام گذاشت. او از اینکه خود را عضو جنبش حماس و یا گردانهای قسام معرفی کند به شدت پرهیز می کرد. این وضع ادامه داشت تا آنکه برخی از زندانیان در بازداشتگاه \\\"تل الهوی\\\" که به سازمان حفاظت اطلاعات تشکیلات خودگردان اختصاص داشت، لب به اعتراف گشودند. پس از آن دستگیر و مورد تعرض انواع شکنجه های وحشیانه قرار گرفت. اگر جو کنونی فلسطین اجازه می داد، برخی از این شکنجه ها از جمله شکسته شدن پا و سوء استفاده از این وضع در شکنجه و غیره را برای شما بازگو می کردیم. پس از خروج از زندان تظاهر کرد که هیچ ارتباطی با حماس ندارد و تنها به عنوان هوادار آن محسوب می شود! انتفاضه الاقصی با آغاز انتفاضه مبارک الاقصی در 28 سپتامبر سال 2000 م با تجدید سازمان گردانهای شهید عزالدین قسام بار دیگر به این گردانها پیوست و به همراه فرمانده شهید نضال فرحات به فعالیت مشغول شد. به همراه وی و گروهی از مجاهدان در حمله به خودروی ترانزیتی صهیونیستها در نزدیکی گذرگاه ناحال عوز در شرق محله شجاعیه شرکت کرد. پس از شهادتش مشخص شد که وی با فرمانده مجاهد محمد ضیف و فرماندهان برجسته گردانهای قسام بویژه در حین ساخت موشکها ارتباط مستقیمی داشته است. یکی از مجاهدان گردانهای قسام تأکید کرد که فرمانده ایمن را در حال شلیک موشکهای بتار دیده است. شهید ایمن علاوه بر این در مقابل تجاوزات اشغالگران صهیونیست به نوار غزه بویژه در محله الزیتون به مقاومت پرداخته است. همسر شهید ایمن می گوید، او به هنگام یورش متجاوزان صهیونیست به محله الزیتون به مقابله با آنان برخاست. همسر شهید در ادامه می گوید: تقدیر خداوند متعال اینچنین بود که همسرم به هنگام یورش صهیونیستها به محله زیتون و محاصره مخفیگاهش از سوی دو دستگاه تانک صهیونیستی، زنده بماند. او پس از عقب نشینی نظامیان اشغالگر از مخفیگاه خود خارج شد. رؤیای صادق همسر شهید ایمن مهنا می گوید: او پیش از شهادت به من گفت که در خواب دیده است که شهادت طلب محمد فرحات ـ که بهترین دوستن به شمار می رفت ـ علت علاقه فراوانش به عماد عقل را از وی پرسیده است. شهید محمد فرحات همچنین به او گفت که عماد عقل در \\\"فردوس اعلی\\\" (بهشت) منتظر اوست. در تلاش نافرجام صهیونیستها برای ترور فرمانده قسامی محمد ضیف بسیاری از دوستان ایمن تصور می کردند که او به همراه فرمانده ضیف بوده و یکی از شهدا باشد، اما پس از تماس تلفنی با وی از سلامتش مطمئن شدند. شهادت عصر روز یکشنبه 16/2/2003 شهید نضال قسمت دوم یک هواپیمای کوچک را در منزلی واقع در محله زیتون در شهر غزه تحویل گرفت. این کار در چارچوب آمادگی گردانهای قسام به منظور ایجاد تغییراتی در روشهای عملیاتی خود بر ضد نظامیان اشغالگر صورت می گرفت. بر اساس اظهارات منابع آگاه، نضال بخش اول محموله هواپیمای مذکور را مدتی پیش از یک تاجر اسلحه در داخل فلسطین اشغالی 48 تحویل گرفته بود. با وجودی که بر اساس پیش بینی های گذشته نضال نسبت به این مسأله حساس بود، اما برای بازرسی دقیق با اتومبیل به آن خانه رفت و در راه با دو گروه دیگر از تیمهای قسام درهمان محل برخورد کرد. این افراد هر چه از او خواستند، پیش از فرمانده قطعات مذکور را بازرسی کنند، اما فرمانده نضال این کار را نپذیرفت و خود به بازرسی آن پرداخت. بر اساس گفته های نزدیکان شهید نضال، او از راه برقراری تماس تلفنی با فرستنده قطعات مذکور، سوار کردن قطعات برآمد. فرستنده قطعات نیز تأکید کرده بود که خود فرمانده نضال فرحات این کار را انجام دهد! نضال اندکی از سلامت هواپیما اطمینان یافت و بقیه برادران مجاهد نیز به آن نزدیک شدند. آنان به اندازه ای خوشحال بودند که به اقدامات امنیتی معمولی که در چنین مواقعی اجرا می شود، توجهی نکردند. در همین زمان یک هواپیمای مراقبت صهیونیستی در آسمان منطقه به پرواز درآمده بود. پس از چند لحظه انفجاری رخ داد. انفجار بمب بسیار پیشرفته ای که احتمال می رود، از سوی هواپیمای جاسوسی صهیونیستها منفجر شده باشد به زندگی فرمانده مجاهد نضال فتحی فرحات ساکن محله شجاعیه، فرمانده مجاهد اکرم فهمی نصار ساکن محله الزیتون، فرمانده مجاهد ایمن ابراهیم مهنا ساکن محله شیخ رضوان از فرماندهان گردانهای قسام و مجاهدان محمد اسماعیل سلمی، مفید عوض البل، ایاد فرج شلدان از ساکنان محله زیتون از اعضای برجسته گردانهای قسام خاتمه داد. تعدادی از فرماندهان گردانهای قسام، قاچاقچی اسلحه ای را که قطعات هواپیما را برای این مجاهدان ارسال کرده بود، می شناسند. او قطعاً از مجازات قسامی ها و پیش از آن از مجازات کسی که نه غفلت می ورزد و نه می خوابد، مستثنی نخواهد شد. او به حق گروهی از کسانی که برای برافراشتن پرچم قانون الهی و دینش و آزادی مقدسات اسلامی جهاد کرده بودند، تجاوز کرده است. دکتر رنتیسی دشمن صهیونیستی و شائول موفاز وزیر جنگ این رژیم را مسئول ترور این 6 فرمانده قسامی دانست و هرگونه دیدار و مذاکره مسئولان فلسطینی با شارون را مورد انتقاد شدید قرار داد. وی تأکید کرد، در حالی که فرزندان ملت فلسطین شب و روز به دست اشغالگران ترور می شوند، جایز نیست با آنان دیداری صورت گیرد. وی همچنین اظهار داشت، جنبش حماس انتقام شهدای عضو این جنبش را خواهد گرفت. گردانهای شهید عزالدین قسام با انتشار بیانیه ای شهادت گروهی از مجاهدان عضو این گردانها را که در عملیات ترور برنامه ریزی شده به شهادت رسیدند، تسلیت گفتند. شرکت 50 هزار فلسطینی در تشییع پیکر مجاهدان بعد از ظهر روز دوشنبه 17/2/2003م بیش از 50 هزار فلسطینی در مراسم تشییع پیکر این مجاهدان قسامی شرکت کردند. در پیشاپیش این افراد بیش از 100 تن از مجاهدان گردانهای قسام حرکت می کردند. هزاران نفر از عموم مردم در تظاهراتی در برابر بیمارستان شفای شهر غزه شرکت و پیکر این شهدا را به سوی جایگاه ابدیشان بردند. شیخ احمد یاسین، دکتر عبدالعزیز رنتیسی، استاد اسماعیل هنیه و تعداد زیادی از رهبران نظامی و سیاسی جنبش حماس در این مراسم شرکت کردند. شرکت کنندگان در این مراسم با حمل پرچمهای فلسطین و شعارهای جنبش حماس به سوی منازل خانواده های این شهیدان حرکت کردند و پس از وداع خانواده هایشان با پیکر این شهدا، آنها را در میان فریادهای خشم به سوی مشجد بزرگ العمری این شهر بردند. پس از اقامه نماز پیکرها به سوی قبرستان شیخ رضوان منتقل شد. تظاهرکنندگان جنایتهای وحشیانه اشغالگران صهیونیست را محکوم کردند و وعده دادند انتقام خون این شهدا را از غاصبان صهیونیست خواهند گرفت. در همین حال صدها مبارز فلسطینی با شلیک تیرهای هوایی اعلام کردند که بر حملات خود بر ضد اشغالگران در عمق مناطق تحت نفوذ آنان خواهند افزود. دکتر رنتیسی از رهبران بلندپایه جنبش حماس پس از خاکسپاری پیکر شهیدان در سخنانی اظهار داشت، ما به انهدام تانکهای اشغالگران ادامه خواهیم داد، مهم نیست که چه کسی مسئولیت آن را بر عهده خواهد گرفت. این جمعیت (تظاهرکنندگان) از خانه های خود خارج شده اند تا به مذاکره کنندگان گویند، ما با مذاکرات شکست خورده موافق نیستیم و از ادامه مقاومت حمایت می کنیم. دکتر رنتیسی تأکید کرد، مقاومت، عملیات شهادت طلبانه و شلیک موشکهای قسام به سوی شهرکهای صهیونیست نشین ادامه خواهد داشت و هیچ مانعی نمی تواند ما را از رسیدن به پایگاه ها و مواضع دشمن صهیونیستی باز دارد. وی همچنین بر مخالفت خود با دروغها و اظهار نظرهایی که در تلویزیون فلسطین در مورد آنکه ملت فلسطین از انتفاضه خسته شده است و کسانی که تانکها را منفجر و موشک و خمپاره شلیک می کنند هدفشان تخریب خانه های شهروندان و زمینهای آنان است، تأکید کرد و گفت: ملت فلسطین گزینه شهادت طلبی و مقاومت را انتخاب کرده است و هر گونه مذاکره شکست خورده ای را که \\\"صلح\\\" نامیده شود، رد می کند. پیکرهای فرماندهان شهید، ایمن مهنا و اکرم نصار و نضال فرحات بر اساس وصیت خود آنان در قبرستان شهدا در شرق شهر غزه به خاک سپرده شد. مجاهدان قسامی پس از پایان مراسم فریادهای الله اکبر و لا اله الا الله سر دادند و به اجرای رژه نظامی پرداختند. آنان از شلیک گلوله خودداری کردند تا از آن در میدانهای نبرد استفاده کنند.



امید کاوه ::: شنبه 85/8/20::: ساعت 12:53 عصر

شهید دکتر فتحی شقاقی رهبر جهاد اسلامی فلسطین که به دست مزدوران موساد به شهادت رسید، نقطه ای عطف در فرهنگ مقاومت بود.
"فتحی ابراهیم عبدالعزیز الشقاقی" سه سال پس از شکست 1948 اعراب در برابر رژیم‌ صهیونیستی در اردوگاه رفح واقع در نوار غزه، در خانواده ای فقیر و متدین چشم به جهان گشود که پدر وی یک کارگر و امام جماعت دهکده - زرنوقه بود.
وی فعالیتهای سیاسی خود را پس از شکست اعراب در جنگ ژوئن 1967. م شدت بخشید و در آن مقطع با توجه به اوج ‌گیری گرایش های ناصریسم، شدیداً تحت تأثیر این گرایش ها قرار گرفت و به جمال عبدالناصر به عنوان یک شخصیت و یک رهبر عرب علاقمند شد.
شقاقی در سال 1966 با همکاری چند تن از دوستانش در چارچوب اندیشه‌های ناصریسم تشکلی سیاسی به وجود آورد اما دیری نپائید که این تشکل در اثر مشکلات و موانع موجود بر سر راه فعالیت آن منحل گردید.
شکست 1967 میلادی، تحول عمیقی را در نگرش فتحی شقاقی به وجود آورد. وی در این رابطه می‌نویسد : این شکست مسیر حرکت جوانی را که خواستار آزادی و بازگشت به وطن اشغالی ‌اش بود، تغییر داد، زیرا برای من قابل تحمل نبود که شخصیتی چون عبدالناصر شکست بخورد.
در همان زمان (1967) یکی از دوستان وی کتاب "نشانه‌های راه" از شهید سید قطب در اختیار او گذاشت و این کتاب در واقع پایه و مایه تأسیس جنبش جهاد اسلامی شد.
این مبارز فلسطینی در سال 1968 در دانشگاه بیرزیت در کرانه ‌باختری پذیرفته شد و پس از دو سال تحصیل به عنوان معلم ریاضیات عازم مدرسه ای دربیت ‌المقدس گردید که طی این دوران علیرغم وجود حساسیت شدید و تنش میان نیروهای داخلی فلسطین، با برخی از گروهها و نیروهای ملی ارتباط برقرار کرد و در بعضی از فعالیتهای سازمانهای ملی و چپ ‌گرا مشارکت نمود. سپس درسال 1974برای ادامه تحصیل دررشته پزشکی وارد دانشگاه الزقازیق مصر شد و موفق گردید دکترای طب اطفال را از این دانشگاه دریافت کند.
حضورفتحی شقاقی درمصررا می ‌توان از پربارترین و مهمترین مراحل سیاسی و فکری زندگی وی به شمار آورد. دوره‌ ای که از سال 1974 تا 1981- یعنی تاریخ اخراجش از این کشور- به درازا کشید.
در دانشگاه الزقازیق بود که نخستین نطفه یک جنبش واقع گرای اسلامی منعقد گردید و نخستین هسته های این سازمان متشکل از برخی دانشجویان جوان فلسطینی این دانشگاه به رهبری او شکل گرفت و بعدها این هسته به قلب فلسطین انتقال یافت تا هسته اولیه سازمان جهاد اسلامی در داخل فلسطین شود.
علاوه بر این شقاقی در همین دوران و دقیقاً در تاریخ (16/2/1979) کتاب "خمینی، راه‌ حل اسلامی و جایگزین" را منتشر نمود که اولین کتاب منتشره درسطح جهان در مورد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به زبان عربی بود که به دنبال انتشار این کتاب، وی مدتی نیز زندانی شد.
شقاقی به دلیل فعالیت های اسلامی - سیاسی تحت پیگرد قرار گرفت و سرانجام به جرم بنیانگذاری جنبش جهاد اسلامی (1980) پس از تحمل چند ماه زندان از خاک مصر اخراج شد.
این مبارز بلافاصله پس از بازگشت به فلسطین در نوامبر 1981 به تأسیس هسته‌های سازمان جهاد اسلامی در سرتاسر اراضی اشغالی و به خصوص در غزه و کرانه ‌باختری پرداخت و همزمان برای آموزش و تربیت کادرهای جدیدی برای جنبش و ساختن نیروی نظامی و عقیدتی آن اقدام نمود تا اینکه سرانجام فعالیت های سیاسی وی توجه نیروهای اشغالگر صهیونیستی را جلب نمود.
رهبرجهادی فلسطین که در آن هنگام در بیمارستان ویکتوریا در بیت ‌المقدس کار می ‌کرد به مدت 11 ماه در سال 1983 به اتهام تشکیل سازمان جهاد اسلامی زندانی شد و درسال 1986به اتهام تحریک مردم بر علیه رژیم‌ صهیونیستی و انتقال اسلحه به غزه، به چهار سال زندان و پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد. زمانی که رژیم‌ صهیونیستی متوجه شد که شقاقی از درون زندان نیز فلسطینیان را رهبری می ‌کند، "اسحاق رابین" وزیر دفاع وقت رژیم‌ صهیونیستی خود شخصاً دستور اخراج شقاقی را از فلسطین صادر او را به همراه برخی از دوستانش - پیش از پایان محکومیتشان- در تاریخ (1/8/1988) به جنوب لبنان تبعید نمودند.
وی در سال 1995 با گذرنامه جعلی با نام "ابراهیم شاویش" به لیبی رفت تا پیرامون وضعیت آوارگان فلسطینی در مرزهای لیبی و مصر با سرهنگ قذافی رهبر این کشور دیدار کند. اما به دلیل تحریم هوایی لیبی، مجبور شد با کشتی به مالت برود و سرانجام در ساعت یک بعدازظهر پنج‌ شنبه مورخه (26/10/1995) وقتی به هتل (دیپلماتیک جزیره مالت) بازمی‌گشت ، توسط عوامل موساد ترور و به شهادت رسید.
جستاری در اندیشه‌های شقاقی
دکترفتحی شقاقی، رهبری جنبش جهاد اسلامی را دردوبعد فکری و عملیاتی برعهده داشت. عملکرد و کارنامه جنبش جهاد اسلامی طی سالهای (1993-1987 سالهای انتفاضه اول) را می ‌توان به نوعی بازتابی از افکار ایشان دانست. در عرصه تئوریک، دکتر شقاقی، تئوریسین جنبش نیز به شمار می‌رفت. تألیف مقالات و کتب متعدد، از ایشان مبارزی سرشناس و ایدئولوگی متبحر ساخته بود.
پایه‌گذاری و مدیریت جنبش جهاد اسلامی، بزرگترین میراث این شهید می‌باشد. دکتر شقاقی طی مقالات و سخنرانی‌های خود، آراء و نظرات خود را پیرامون مسائل متعدد فلسطین بیان نموده بود که اینک به اختصار نقل و تشریح می‌شود:
- اندیشه و جهاد شهید شقاقی : شهید شقاقی در رسالتی که عهده دارآن بود تلاش می کرد. این خود بهترین نمونه از ایمان و طرز تفکر و بینش اسلامی عمیق این شهید بزرگوار به مسائل اسلامی و منافع امت اسلامی بود.
درزمینه فکری نوشته های ایشان بهترین دلیل و گواه بر تیز بینی و دقت نظر و عمق دیدگاهشان نسبت به اسلام و آینده مسلمانان است.عمیق ‌ترین و پر شورترین مقالات و سخنرانی های ایشان در اجلاسها و سمینارها چه آنکه در ایران شرکت کرده و چه آنکه در لبنان و سوریه و کشورهای دیگر ایراد کردند خود می تواند این عمق را برساند.
ایشان به وحدت مسلمانان با تمام وجود معتقد بوده و روحیه جهاد و شهادت را راه گشای مشکلات مسلمین می دانست.
- شقاقی و فلسطین : فلسطین از نظر دکتر شقاقی اصل و اساس کلیه مسایل جهان اسلام به شمار می‌رود. به نظر ایشان آرمان فلسطین می بایست برای تمامی مسلمانان و گروههای ملی ‌گرا و چپ‌ گرا در سراسر جهان عرب و اسلام از مرکزیت برخوردار باشد و وجود وضعیت فعلی در فلسطین به نقش رهبران فرصت ‌طلب غیراسلامی برمی ‌گردد که زمام رهبری توده‌ ها را به دست گرفتند.
از نظر دکتر شقاقی شکست و ناتوانی اعراب در جنگهای 1948 و 1967، امروزه نیز در اقدامات مدعیان رهبری فلسطین و از لابلای طرحهای آنها برای حل مسئله فلسطین نمود دارد.
با وجود تأثیرپذیری شقاقی از امام خمینی(ره) و اعتقاد راسخ ایشان به مقاومت به عنوان تنها راه مقابله با رژیم‌ صهیونیستی هیچگاه از همکاری غیرمسلمانان (مسیحیان) در انتفاضه فلسطین روی‌ گردان نبود. وی معتقد بود در جنبش جهاد اسلامی باید دیگر هموطنان فلسطینی نیز علیه رژیم‌ غاصب متحد شوند. انتخاب این هدف و حرکت در این راستا، یکی از دلایل اصلی شهادت وی به نظرمی‌رسد. شقاقی علیرغم مخالفت با روند سازش و درنتیجه رد راه ‌حلهای عرفات، به خاطر نجات فلسطینی ‌ها به لیبی رفته بود.
"معمر قذافی"، رهبر لیبی ظاهراً و به بهانه مخالفت با مشی عرفات در راه حل سازشکارانه با رژیم‌صهیونیستی درصدد اخراج فلسطینی‌ها ازلیبی برآمده بود که با عکس‌ العمل شقاقی مواجه شد. از آنجائی که شقاقی اخراج فلسطینی‌ها را از لیبی به تلافی عملکرد عرفات اقدام غیرمنطقی و به سود اسراییل می‌دانست و سفر وی نیز به لیبی به همین منظور و متقاعد کردن رهبر لیبی بود.
راه این شهید مبارز هم اکنون در عملکرد جنبش جهاد اسلامی از راه تشدید انتفاضه و مقابله با نیروهای رژیم اشغالگر متبلور است.
_ شقاقی و ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین): دکتر شقاقی اسلام، جهاد و فلسطین را به عنوان سه شاخص مهم در حرکت جنبش جهاد اسلامی عنوان می‌کند. وی اگرچه ساف را نیز از این شاخص‌ها بی ‌بهره نمی ‌دانست. اما به زعم ایشان آنچه که در چند سال گذشته روی داد و به خصوص امتیازدهی‌های مجانی سیاسی ساف باعث گردید تا شکاف میان آنها روز به روز بیشتر شده، به نحوی که رسیدن به نقطه ای مشترک با ساختار ساف غیرممکن شد.
ساف با اندیشه حذف و نابودی اسراییل و برپایی حکومت فلسطینی در سال 1964 متولد شد و به دلایل گوناگون رفته رفته از مواضع اولیه خود عدول نموده تا اینکه نهایتاً در سال 1993 با امضای پیمان غزه- اریحا، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت.
دکترشقاقی درآن سالها، با ملاحظه نقطه نظرات ساف نسبت به کجروی این سازمان هشدارداده بود و امروزه میوه ‌های این سیاست متزلزل ساف به ثمر نشسته است. ساف در آن سالها با امضای قرارداد غزه- اریحا در برنامه‌ ریزی آینده خود، حکومت فلسطینی را در سال 1999 محقق می‌ پنداشت ولی امروزه نه تنها از آن حکومت فلسطینی هیچ اثری نیست بلکه حتی قرارداد اسلو توسط شارون، مرده قلمداد گردید.
شقاقی با هشدار به ساف درباره عدم تعهد رژیم‌ صهیونیستی نسبت به مفاد معاهدات سعی کرد تا این سازمان را از مهلکه بازیهای سیاسی رژیم صهیونیستی نجات داده و با ارجاع ساف به تکیه بر توان مبارزاتی فلسطینی‌ها، راهنمای دستیابی به اهداف واقعی باشد.
- شقاقی و روند سازش : دکتر فتحی شقاقی و جنبش وی ضمن مخالفت با هرگونه سازشی با رژیم ‌صهیونیستی، معتقدند که سازش می ‌تواند شرایط مناسبی را برای آسودگی خیال صهیونیستها جهت توسعه ‌طلبی و بهبود اقتصادی و تسلط سیاسی فراهم ساخته و آنها را از بار سنگین جنگ فرسایشی خسته ‌کننده‌ای که نتیجه ادامه مبارزه است، رها سازد.
شقاقی در این زمینه معتقد است که مسئله بسیار خطرناک در روند سازش این است که خواسته‌ها و منافع رژیم‌ صهیونیستی تناقص ریشه ‌ای و اصولی با خواسته‌ها و منافع ملت فلسطین دارد. وی توافقنامه‌ های اسلو و دیگر توافقنامه‌ها را خطرناکترین تهدیداتی می ‌داند که تاریخ، مردم و ملت فلسطین را نشانه رفته است. چرا که این توافقنامه‌ ها، مشروعیت رژیم اشغالگر قدس را در بخشهای بزرگی از فلسطین به رسمیت شناخته اند. این در حالیست که به فلسطینیان تاکنون تنها اجازه برپایی یک خودگردانی محدود را در مساحتی کوچک که کمتر از 2 درصد از فلسطین می‌باشد داده است. حتی همین مساحت از فلسطین هم به طور کلی در اختیار فلسطینیان نیست و شهرکهای یهودی ‌نشین و حریم‌های امنیتی‌اش از آن مستثنی می‌باشند.
دکتر شقاقی با لحنی هشدارگونه، معاهدات و قراردادهای سازش را راهکار رژیم صهیونیستی برای تحصیل فرصت زمانی دانسته است. از دید ایشان رژیم‌ صهیونیستی در چارچوب سیاست گسترش همکاریها اقتصادی و به اصطلاح تز "خاورمیانه جدید" بعد از قرارداد غزه- اریحا، با دولتهای قطر، مراکش، تونس و اردن در زمینه روابط اقتصادی به نتایجی قابل قبول رسیده است.
به نظر می‌رسد رژیم ‌صهیونیستی از قراردادهای سازش با عرفات دقیقاَ در راستای پیش ‌بینی دکتر شقاقی، بهره‌ برداری نموده است. زیرا بعد از حدوداً 13 سال از قرارداد غزه- اریحا، نه از حکومت فلسطینی خبری هست و نه از مذاکرات نهایی نشانه ای، مذاکراتی که قرار بود در جریان برگزاری آن وضعیت آوارگان و شهر قدس معین شود.
- شقاقی و انقلاب اسلامی ایران : شقاقی جزو کسان نادری بود و یا اولین کسانی بود که دروازه ارتباط و علاقه بسیاری از مسلمانان به جمهوری اسلامی را گشود. وی علاوه بر مسئله فلسطین و حرکتی که در فلسطین آغاز کرد و در آنجا به معرفی امام وبه انتقال روحیات انقلابی ملت مسلمان ایران به مردم فلسطین پرداخت، رسالت ارتباط دیگر گروههای مسلمان در کشورهای دیگر با جمهوری اسلامی را ، بر عهده گرفت و بسیار تلاش کرد تا گروههای مسلمان دیگر را به جمهوری اسلامی نزدیک کند.
رسالت دیگر ایشان درجنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که بسیاری ازبوقهای تبلیغاتی دشمنان ایران از جمله آمریکا، صهیونیسم و کشورهای غربی که در حمایت از صدام برخاسته بودند تمام امکانات خودشان را بکار گرفته بودند تا کشورها و مردم مسلمان عرب را ازجمهوری اسلامی دورنگهدارند وچنین قلمداد کنند که جمهوری اسلامی به اصطلاح منافع امت عرب را به خطر انداخته است. ایشان در زدودن این طرز تفکر از جامعه عرب نسبت به جمهوری اسلامی نقش بسیار اساسی داشت.
وی با شخصیتهای مختلف ملاقات و آنها را توجیه می کرد و مواضع صحیح جمهوری اسلامی را به آنها منتقل می کرد.
- نتیجه ‌گیری وحسن ختام :
دکتر شقاقی با علم به اندیشه‌ های صهیونیستی، بر این اعتقاد بود که هر نوع راه حل سیاسی و سازشکارانه با رژیم ‌صهیونیستی محکوم به شکست است و تنها راه مقابله با این رژیم، جهاد مسلحانه می‌باشد. ایشان درعمل و نظر به این عقیده ایمان داشتند و در جهت نیل به این هدف عمل نموده تا اینکه به شهادت رسیدند.
شعار نیل تا فرات یکی از اصول بنیادین رژیم‌صهیونیستی است و در هر زمان و مکانی این شعار با در نظر گرفتن مقتضیات مربوطه به اجرا درمی‌آید. دکتر شقاقی با داشتن مطالعات اسلامی در کارنامه خود و اعتقاد به جهاد و شهادت در راه دفاع از نوامیس و دین و متقابلاً با آگاهی از فرصت ‌طلبی صهیونیستها، دیدگاههای خود را صراحتاً در قبال ساف، روند سازش، عرفات، رژیم ‌صهیونیستی و دیگر مسایل جهان اسلام عنوان نمود. همین صراحت لهجه و آگاهی از نیات واقعی رژیم ‌صهیونیستی، ایشان را در نظر رژیم اسراییل به دشمنی آگاه بدل ساخته بود که جز با حذف وی از صحنه مبارزات، راه خلاص دیگری نمی‌یافت.




امید کاوه ::: چهارشنبه 85/8/17::: ساعت 3:31 عصر

<      1   2      
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 10


بازدید دیروز: 1


کل بازدید :9281
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
امید کاوه
ادم معمولی
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<