فرمانده شهید \\\" ایمن مهنا \\\" اسطوره مقاومت در برابر بازجویان صهیونیست، دوست صمیمی \\\"عقل\\\" و پناهگاه فرمانده ضیف و طراح موشک بتار غزه ـ مرکز اطلاع رسانی فلسطین شاید او فرشته ای بود که بر روی زمین راه می رفت و یا یکی از بهشتیان در میان مردم دنیا. او از همان لحظه اول که به صفوف مجاهدان قسام پیوست بر شهادت و شهادت طلبی پیمان بست. چهره اش بسان ماه شب چهارده (بدر) نور افشانی می کرد. او مرد زمانی بود که \\\"مردها\\\" در آن بسیار نایابند. با وجود همه فشارهایی که بر او وارد می شد، او همچنان به راه خود ادامه می داد. مانند کوه استوار و پا بر جا و راسخ ماند. مانند نوری درخشید و خاموشی اش تنها تولدی دوباره برای زندگی بود. هنگامی که قرار است در مورد شهدا بنویسیم، قلم حیران می شود که چه بنویسد. آیا از شجاعتشان بنویسد؟ و یا از آنکه خداوند متعال آنان را برای خود برگزیده است و یا اینکه باید از خلق و خوی آنان گفت؟ اما ما می خواهیم از ابو انس بنویسیم شاید که اندکی از آن حقی که بر گردن ما دارد، ادا شده باشد. شهید ایمن در سال 1973 در جبالیا به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه آزاد قدس شد و در رشته برنامه های کامپیوتری به تحصیل ادامه داد. قرار بود همین روزها از آن فارغ التحصیل شود. او متأهل و دارای یک فرزند 5 ساله بود. شهید ایمن در مسجد شیخ رضوان پرورش یافت. او بسیار به نماز و آنهم در مسجد و آنهم به جماعت بویژه نماز صبح علاقه داشت و به آن عشق می ورزید. وی همیشه خانواده اش را به نماز دعوت می کرد. مادرش با تبسمی بر لبان می گوید: ایمن نقش بسزایی در تربیت و رشد جوانان مسجد شیخ رضوان داشت. او آنان را بر اساس عشق به جهاد در راه خدا و التزام به نماز تربیت می کرد. خدا را شکر به چیزی که آرزو می کرد، رسید و من افتخار می کنم که خداوند منان ما را با شهادت وی گرامی داشت. او در زندگی خود مجاهد زیست و در راه پروردگارش به شهادت رسید. زندگی سراسر جهاد او در حالی که در کلاس دوم دبیرستان درس می خواند به همراه اولین گروه از محله شیخ رضوان به جنبش مقاومت اسلامی حماس پیوست و در انتفاضه اول شرکت کرد. طولی نکشید که به عنوان فرمانده گروه مذکور انتخاب شد و مأموریت یافت در منطقه شیخ رضوان به شعارنویسی بر روی دیوارها بپردازد. دبیرستان را به پایان رساند و با معدل بسیار خوب آماده ورود به دانشکده مهندسی دانشگاه اسلامی بود، اما به سبب شرکت در انتفاضه از ادامه تحصیل باز ماند. به فرماندهی گروهی از اعضای \\\"صاعقه اسلامی\\\" شاخه امنیتی جنبش حماس برگزیده شد. مأموریت وی در این مرحله مبارزه با کالاهای صهیونیستی در مناطق شیخ رضوان و اردوگاه جبالیا بود. گروه وی، مغازه هایی را که کالاهای صهیونیستها را به فروش می رساندند آتش می زد. در همان وقت با نقابی بر چهره مسئولیت اداره تظاهراتها را نیز بر عهده داشت. خاطراتی با فرمانده عماد عقل فرمانده قسامی \\\"عماد عقل\\\" پس از یک سال که از فرارش از دست نظامیان اشغالگر می گذشت با او آشنا شد، طولی نکشید که بر اثر شجاعت و فداکاری و فعالیتهای گسترده ایمن، او را به عنوان معاون اول خود برگزید. ایمن در بسیاری از فعالیتها و عملیاتهای نظامی در کنار فرمانده شهید عماد عقل بود. از جمله مهمترین این عملیاتها، کمین مسلحانه در منطقه توام ـ ورودی جبالیا ـ بود. نظامیان اشغالگر خودروی مجاهدان را تا محله درج و نزدیک مدرسه یافا تعقیب کردند. ایمن در این مدت نیمی از بدن خود را از شیشه خودرو بیرون برده و به شدت صهیونیستها را هدف قرار می داد. شهید عماد عقل به هیچ یک از معاونانش جز ایمن اجازه نمی داد در پناهگاه و یا مخفیگاهش در کنارش بمانند. ایمن فرمانده عقل را در خرید مقدار زیادی سلاح یاری داد. ایمن خود بارها با وجود خطرات مختلفی که در راهها پیش روی وی قرار داشت به خرید سلاح در شهرهای رفح و خان یونس اقدام کرد. اولین دستگیری در ماه اکتبر سال 1993 م کماندوهای ارتش اشغالگر پس از تعقیب و مراقبت وی به هنگام خروج از منزلش در محله شیخ رضوان در ورودی اردوگاه نصیرات او را دستگیر کردند. ایمن پیش از دستگیری به مقاومت در برابر کماندوهای ارتش اشغالگر برخاست و در اثنای دستگیری مورد ضرب و شتم قرار گرفت و پایش شکست. با وجودی که برخی از مجاهدان به هنگام بازجوییها اطلاعاتی را در مورد ایمن فاش ساختند، اما او مقاومتی بی نظیر در برابر بازجویان از خود نشان داد و لب به اعتراف نگشود. این کار، دیگر مجاهدان را نیز بر آن داشت که اطلاعاتی را که بر ضد وی به دشمن داده بودند، منکر شوند و اعترافات خود را پس بگیرند. صهیونیستها او را به 27 ماه حبس محکوم کردند. علت کمی مدت حبس شهید ایمن، مقاومت قهرمانانه وی در برابر بازجویان صهیونیست و خودداری از اعتراف در نزد صهیونیستها بود. فرمانده مجاهد عماد عقل هنگامی که از دستگیری ایمن آگاه شد به شدت ناراحت گردید و به علت آنکه اعتماد زیادی به او داشت از غیبت او بسیار اندوهگین شد. ایمن در داخل زندان به فروتنی و محبت زیاد با برادرانش مشهور بود. اشغالگران او را به زندانهای متعددی از جمله عسقلان و رمله منتقل کردند. شیر به بیشه بازگشت در سال 1995م از زندان آزاد شد. تشکیلات خودگردان به او پیشنهاد کرد، در این تشکیلات با درجه استواری و بالاتر خدمت کند، اما وی با وجود همه فشارهای خانواده اش، از این کار خودداری ورزید و اصرار داشت که به کار آزاد مشغول شود. سپس به عنوان منشی در یکی از دبیرستانهای شهر غزه به کار مشغول شد. از محله شیخ رضوان به منطقه برجهای کرامت رفت و در آنجا سکنا گزید. آپارتمان خود را در اختیار محمد ضیف ( ابو خالد) فرمانده گردانهای قسام گذاشت. او از اینکه خود را عضو جنبش حماس و یا گردانهای قسام معرفی کند به شدت پرهیز می کرد. این وضع ادامه داشت تا آنکه برخی از زندانیان در بازداشتگاه \\\"تل الهوی\\\" که به سازمان حفاظت اطلاعات تشکیلات خودگردان اختصاص داشت، لب به اعتراف گشودند. پس از آن دستگیر و مورد تعرض انواع شکنجه های وحشیانه قرار گرفت. اگر جو کنونی فلسطین اجازه می داد، برخی از این شکنجه ها از جمله شکسته شدن پا و سوء استفاده از این وضع در شکنجه و غیره را برای شما بازگو می کردیم. پس از خروج از زندان تظاهر کرد که هیچ ارتباطی با حماس ندارد و تنها به عنوان هوادار آن محسوب می شود! انتفاضه الاقصی با آغاز انتفاضه مبارک الاقصی در 28 سپتامبر سال 2000 م با تجدید سازمان گردانهای شهید عزالدین قسام بار دیگر به این گردانها پیوست و به همراه فرمانده شهید نضال فرحات به فعالیت مشغول شد. به همراه وی و گروهی از مجاهدان در حمله به خودروی ترانزیتی صهیونیستها در نزدیکی گذرگاه ناحال عوز در شرق محله شجاعیه شرکت کرد. پس از شهادتش مشخص شد که وی با فرمانده مجاهد محمد ضیف و فرماندهان برجسته گردانهای قسام بویژه در حین ساخت موشکها ارتباط مستقیمی داشته است. یکی از مجاهدان گردانهای قسام تأکید کرد که فرمانده ایمن را در حال شلیک موشکهای بتار دیده است. شهید ایمن علاوه بر این در مقابل تجاوزات اشغالگران صهیونیست به نوار غزه بویژه در محله الزیتون به مقاومت پرداخته است. همسر شهید ایمن می گوید، او به هنگام یورش متجاوزان صهیونیست به محله الزیتون به مقابله با آنان برخاست. همسر شهید در ادامه می گوید: تقدیر خداوند متعال اینچنین بود که همسرم به هنگام یورش صهیونیستها به محله زیتون و محاصره مخفیگاهش از سوی دو دستگاه تانک صهیونیستی، زنده بماند. او پس از عقب نشینی نظامیان اشغالگر از مخفیگاه خود خارج شد. رؤیای صادق همسر شهید ایمن مهنا می گوید: او پیش از شهادت به من گفت که در خواب دیده است که شهادت طلب محمد فرحات ـ که بهترین دوستن به شمار می رفت ـ علت علاقه فراوانش به عماد عقل را از وی پرسیده است. شهید محمد فرحات همچنین به او گفت که عماد عقل در \\\"فردوس اعلی\\\" (بهشت) منتظر اوست. در تلاش نافرجام صهیونیستها برای ترور فرمانده قسامی محمد ضیف بسیاری از دوستان ایمن تصور می کردند که او به همراه فرمانده ضیف بوده و یکی از شهدا باشد، اما پس از تماس تلفنی با وی از سلامتش مطمئن شدند. شهادت عصر روز یکشنبه 16/2/2003 شهید نضال قسمت دوم یک هواپیمای کوچک را در منزلی واقع در محله زیتون در شهر غزه تحویل گرفت. این کار در چارچوب آمادگی گردانهای قسام به منظور ایجاد تغییراتی در روشهای عملیاتی خود بر ضد نظامیان اشغالگر صورت می گرفت. بر اساس اظهارات منابع آگاه، نضال بخش اول محموله هواپیمای مذکور را مدتی پیش از یک تاجر اسلحه در داخل فلسطین اشغالی 48 تحویل گرفته بود. با وجودی که بر اساس پیش بینی های گذشته نضال نسبت به این مسأله حساس بود، اما برای بازرسی دقیق با اتومبیل به آن خانه رفت و در راه با دو گروه دیگر از تیمهای قسام درهمان محل برخورد کرد. این افراد هر چه از او خواستند، پیش از فرمانده قطعات مذکور را بازرسی کنند، اما فرمانده نضال این کار را نپذیرفت و خود به بازرسی آن پرداخت. بر اساس گفته های نزدیکان شهید نضال، او از راه برقراری تماس تلفنی با فرستنده قطعات مذکور، سوار کردن قطعات برآمد. فرستنده قطعات نیز تأکید کرده بود که خود فرمانده نضال فرحات این کار را انجام دهد! نضال اندکی از سلامت هواپیما اطمینان یافت و بقیه برادران مجاهد نیز به آن نزدیک شدند. آنان به اندازه ای خوشحال بودند که به اقدامات امنیتی معمولی که در چنین مواقعی اجرا می شود، توجهی نکردند. در همین زمان یک هواپیمای مراقبت صهیونیستی در آسمان منطقه به پرواز درآمده بود. پس از چند لحظه انفجاری رخ داد. انفجار بمب بسیار پیشرفته ای که احتمال می رود، از سوی هواپیمای جاسوسی صهیونیستها منفجر شده باشد به زندگی فرمانده مجاهد نضال فتحی فرحات ساکن محله شجاعیه، فرمانده مجاهد اکرم فهمی نصار ساکن محله الزیتون، فرمانده مجاهد ایمن ابراهیم مهنا ساکن محله شیخ رضوان از فرماندهان گردانهای قسام و مجاهدان محمد اسماعیل سلمی، مفید عوض البل، ایاد فرج شلدان از ساکنان محله زیتون از اعضای برجسته گردانهای قسام خاتمه داد. تعدادی از فرماندهان گردانهای قسام، قاچاقچی اسلحه ای را که قطعات هواپیما را برای این مجاهدان ارسال کرده بود، می شناسند. او قطعاً از مجازات قسامی ها و پیش از آن از مجازات کسی که نه غفلت می ورزد و نه می خوابد، مستثنی نخواهد شد. او به حق گروهی از کسانی که برای برافراشتن پرچم قانون الهی و دینش و آزادی مقدسات اسلامی جهاد کرده بودند، تجاوز کرده است. دکتر رنتیسی دشمن صهیونیستی و شائول موفاز وزیر جنگ این رژیم را مسئول ترور این 6 فرمانده قسامی دانست و هرگونه دیدار و مذاکره مسئولان فلسطینی با شارون را مورد انتقاد شدید قرار داد. وی تأکید کرد، در حالی که فرزندان ملت فلسطین شب و روز به دست اشغالگران ترور می شوند، جایز نیست با آنان دیداری صورت گیرد. وی همچنین اظهار داشت، جنبش حماس انتقام شهدای عضو این جنبش را خواهد گرفت. گردانهای شهید عزالدین قسام با انتشار بیانیه ای شهادت گروهی از مجاهدان عضو این گردانها را که در عملیات ترور برنامه ریزی شده به شهادت رسیدند، تسلیت گفتند. شرکت 50 هزار فلسطینی در تشییع پیکر مجاهدان بعد از ظهر روز دوشنبه 17/2/2003م بیش از 50 هزار فلسطینی در مراسم تشییع پیکر این مجاهدان قسامی شرکت کردند. در پیشاپیش این افراد بیش از 100 تن از مجاهدان گردانهای قسام حرکت می کردند. هزاران نفر از عموم مردم در تظاهراتی در برابر بیمارستان شفای شهر غزه شرکت و پیکر این شهدا را به سوی جایگاه ابدیشان بردند. شیخ احمد یاسین، دکتر عبدالعزیز رنتیسی، استاد اسماعیل هنیه و تعداد زیادی از رهبران نظامی و سیاسی جنبش حماس در این مراسم شرکت کردند. شرکت کنندگان در این مراسم با حمل پرچمهای فلسطین و شعارهای جنبش حماس به سوی منازل خانواده های این شهیدان حرکت کردند و پس از وداع خانواده هایشان با پیکر این شهدا، آنها را در میان فریادهای خشم به سوی مشجد بزرگ العمری این شهر بردند. پس از اقامه نماز پیکرها به سوی قبرستان شیخ رضوان منتقل شد. تظاهرکنندگان جنایتهای وحشیانه اشغالگران صهیونیست را محکوم کردند و وعده دادند انتقام خون این شهدا را از غاصبان صهیونیست خواهند گرفت. در همین حال صدها مبارز فلسطینی با شلیک تیرهای هوایی اعلام کردند که بر حملات خود بر ضد اشغالگران در عمق مناطق تحت نفوذ آنان خواهند افزود. دکتر رنتیسی از رهبران بلندپایه جنبش حماس پس از خاکسپاری پیکر شهیدان در سخنانی اظهار داشت، ما به انهدام تانکهای اشغالگران ادامه خواهیم داد، مهم نیست که چه کسی مسئولیت آن را بر عهده خواهد گرفت. این جمعیت (تظاهرکنندگان) از خانه های خود خارج شده اند تا به مذاکره کنندگان گویند، ما با مذاکرات شکست خورده موافق نیستیم و از ادامه مقاومت حمایت می کنیم. دکتر رنتیسی تأکید کرد، مقاومت، عملیات شهادت طلبانه و شلیک موشکهای قسام به سوی شهرکهای صهیونیست نشین ادامه خواهد داشت و هیچ مانعی نمی تواند ما را از رسیدن به پایگاه ها و مواضع دشمن صهیونیستی باز دارد. وی همچنین بر مخالفت خود با دروغها و اظهار نظرهایی که در تلویزیون فلسطین در مورد آنکه ملت فلسطین از انتفاضه خسته شده است و کسانی که تانکها را منفجر و موشک و خمپاره شلیک می کنند هدفشان تخریب خانه های شهروندان و زمینهای آنان است، تأکید کرد و گفت: ملت فلسطین گزینه شهادت طلبی و مقاومت را انتخاب کرده است و هر گونه مذاکره شکست خورده ای را که \\\"صلح\\\" نامیده شود، رد می کند. پیکرهای فرماندهان شهید، ایمن مهنا و اکرم نصار و نضال فرحات بر اساس وصیت خود آنان در قبرستان شهدا در شرق شهر غزه به خاک سپرده شد. مجاهدان قسامی پس از پایان مراسم فریادهای الله اکبر و لا اله الا الله سر دادند و به اجرای رژه نظامی پرداختند. آنان از شلیک گلوله خودداری کردند تا از آن در میدانهای نبرد استفاده کنند.
امید کاوه ::: شنبه 85/8/20::: ساعت 12:53 عصر