سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حق سنگین است اما گوارا ، و باطل سبک لیکن در کام چون سنگ خارا . [نهج البلاغه]

بهشت

هم‌زمان با جنگ تبلیغاتی اسرائیل علیه رهبران حزب‌الله، نیروهای ائتلاف 14 مارس لبنان نیز به رهبری ولید جنبلاط و برخی دیگر از چهره‌های طایفی لبنان، جنگی نابرابر علیه حزب‌الله در پیش گرفته بودند. ولید جنبلاط در اظهارنظری نسنجیده و ناپخته که بوی توهین و اهانت به شیعیان لبنان از آن به مشام می‌رسید، توده‌های حزب‌الله را به تعقل بیشتر در حمایت از حزب‌الله فراخوانده بود و حزب‌الله لبنان را سازمانی سیاسی و حزبی فراگیر قلمداد کرده بود که پس از جنگ، به دنبال تسویه حساب‌های داخلی است. این در حالی است که حزب‌الله لبنان، یک نیروی مقاومت در سرزمین‌های لبنانی است که تا استمرار اشغالگری، حضور خود را در میدان مقاومت و کارزار نظامی، مشروع می‌داند، علاوه بر آن که حزب‌الله، عمل سیاسی کنونی خویش را تنها در خدمت اهداف مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی می‌داند.

از سویی دیگر، ائتلاف 14 مارس در بیانیه‌ا‌ی رسمی، نبرد 33 روزه حزب‌الله را تنها در خدمت به ایران و سوریه ارزیابی کرده بود و در مواضعی کنایه‌آمیز، خانواده‌های شهدای لبنان و مقاومت اسلامی این کشور را به تمسخر گرفته بود. از همه اینها گذشته، ولید جنبلاط و امین جمیل، در اظهاراتی مسلسل‌وار، خواستار خلع سلاح حزب‌الله در سایه استقرار ارتش لبنان در جنوب بودند؛ امری که گسترش دامنه آن، می‌توانست برخوردی اجتناب‌ناپذیر را بین حزب‌الله و ارتش به وجود آورد. در همین روزها، دولت لبنان در اقداماتی سؤال‌برانگیز، امور امنیتی مهمی از کشور، از جمله فرودگاه و بندر بیروت را به نیروهای خارجی واگذار کرده و حتی گفته می‌شود دشمن صهیونیستی را از میزان توانایی‌های ارتش لبنان در جنوب مطلع ساخته بود. در کنار این امور، نیروهایی از یونیفیل که هنوز ماهیت آنان و میزان عملیاتشان روشن نشده، اقدام به عملیات جاسوسی علیه حزب‌الله کرده بودند که بخشی از آن، مربوط به کشف توانایی‌های حزب‌الله پس از جنگ بوده است. از سویی دیگر، اقداماتی که از سوی گروه‌های رقیب حزب‌الله در لبنان انجام شده بود، یکی از مصادیق بارز آن، حذف سیاسی حزب الله در لبنان بود. آنها تسویه نیروهایی را در سازمان‌های نظامی و امنیتی آغاز کرده بودند که گمان می‌رفت ارتباطی با حزب‌الله داشته‌اند. یکی از مهم‌ترین عناصر اجرایی این طرح، «احمد فتفت»، سرپرست وزارت کشور و وزیر ورزش و جوانان بود که وابسته به جناح «المستقبل» مربوط به سعدالدین حریری است؛ اقدامات فتفت، اعتراض شدید حتی نمایندگان سازمان امل در پارلمان و دولت لبنان را برانگیخته بود.

در کنار همه این اقدامات، مواضع نخست‌وزیر سینیوره نیز جای دقت و تأمل داشت. او که از نظر وزن سیاسی، فاقد اهرم‌های لازم در جامعه سنی لبنان است و قابل مقایسه با چهره‌هایی چون مرحوم رشید کرامی، مرحوم رفیق‌الحریری، سلیم‌الحص و عمر کرامی نیست، آن چنان با امور برخورد می‌کرد که انگار، منجی جامعه لبنان است و اوست که لبنان را به ساحل ثبات و پایداری رسانده و گویی، فراموش کرده که این مقاومت اسلامی لبنان است که امروز به او و همه همفکرانش، امکان حضور در صحنه سیاسی لبنان را داده است. امروز همه در لبنان به خوبی می‌دانند که اگر مقاومت اسلامی در لبنان نبود و ترس از مقاومت در جان ارتش اسرائیل رخنه نمی‌کرد، لبنان همچنان بخش وسیعی از سرزمینش در اشغال ارتش اسرائیل باقی می‌ماند و اسرائیل هرگز از آن عقب‌نشینی نمی‌کرد.

فواد سینیوره، بر این باور است که این بار لبنان با دیپلماسی آزاد خواهد شد و نه با سلاح. او این موضع را در پیش گرفت تا از قدرت مانور حزب‌الله لبنان بکاهد و این نظریه را تقویت کند که دولت مرکزی لبنان، باید همه کاره باشد و همه ترسیم‌های نظامی و سیاسی در کشور، باید به دست دولت باشد و البته همان گونه که سیدحسن نصرالله تأکید دارد، این منتهای آرزوی شهروندان لبنانی است، اما دولت، فاقد قدرت مرکزی و توانایی‌هایی کافی است. بسیاری از کارشناسان لبنانی، اکنون از سینیوره می‌پرسند، اگر حقیقتا دولت خواستار حاکمیت ملی دقیق و کامل بر لبنان است، پس چگونه رئیس این دولت، حاضر می‌شود اطلاعات نیروها و قدرت نظامی ارتش کشور را رسما در اختیار ارتش دشمن؛ یعنی اسرائیل بگذارد؟

از سوی دیگر، چگونه فرمانده عالی‌رتبه امنیتی وی، سرتیپ عدنان داوود در پادگان مرجعیون در تاریخ 9 اگوست 2006 همه امکانات پادگان مرجعیون در جنوب لبنان را در اختیار دشمن قرار می‌دهد و با آنان در جلسات بسیار صمیمی نشست و برخاست می‌کند و قهوه می‌نوشد و فال قهوه می‌گیرند و دست آخر، سرپرست وزارت کشورش «احمد فتفت»، که جزو تیم سیاسی سعدالدین حریری است، اعلام می‌کند که این سرتیپ لبنانی، هیچ‌گونه عملی که عنوان خیانت داشته باشد، مرتکب نشده است. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان لبنانی، معتقدند که برابر ماده 121 فصل دوم قانون دادگاه‌های نظامی لبنان، اقدامات و رفتار سرتیپ عدنان داوود از مصادیق بارز تسلیم در برابر دشمن و مخالفت با شرافت ملی است که در همین قانون جزای اعدام برای آن در نظر گرفته‌اند.

کانال دوم تلویزیون اسرائیل به تفصیل همه ماجرای همکاری این سرتیپ و تعدادی از همکارانش را تنها سه روز پس از پایان این ماجرا، نشان می‌دهد و یک رسوایی بزرگ امنیتی و نظامی در لبنان پدید می‌آورد که هرگز سابقه نداشته است. این در حالی بود که مقاومت اسلامی لبنان در همان روزها، سرگرم نبردی سخت و طاقت‌فرسا با ارتش اسرائیل در مرجعیون و در اطراف پادگان ارتش لبنان در مرجعیون بود و در نتیجه، فشار فزاینده نیروهای حزب‌الله بود که تعداد بسیاری از نیروهای ارتش اسرائیل برای حفاظت از جان خود، وارد پادگان شده و مورد استقبال سرتیپ عدنان داود که مورد حمایت احمد فتفت، سرپرست وزارت کشور لبنان است، قرار می‌گیرد.

گفته می‌شود، اگر این نیروهای ارتش اسرائیل، وارد پادگان مرجعیون نمی‌شدند، تعداد کشته‌های ارتش اسرائیل تا مرز 250 تن افزایش می‌یافت و یا در صورت اسارت آنان، تعداد اسرای اسرائیلی در جنگ 33 روزه حزب‌‌الله با ارتش اسرائیل به بیش از پنجاه تن افزایش می‌یافت و این در آن روزها به معنی تغییر همه موازنه‌ها در جنگ و برتری مطلق حزب‌الله در صحنه نبرد بود.

 اما برای این که جلوی این اقدام گرفته شود، تنها در کمتر از یک ساعت، به اندازه یک ماه، ارتباطات و تماس‌های دیپلماتیک بین بیروت ـ تل‌آویو با میانجیگری واشنگتن برقرار می‌شود. نطفه این ارتباطات را یکی از چهره‌های برجسته اقتصادی لبنان تشکیل می‌دهد که با یکی از تجار یهودی در اروپا، دارای روابط اقتصادی نزدیکی است. این رابط، نخست‌وزیر دولت لبنان را متقاعد می‌کند تا نیروهای اسرائیلی تحت محاصره در پادگان مرجعیون، به سلامت از این پادگان خارج شوند و حزب‌الله نیز هیچ اقدامی علیه آنان انجام ندهد و در ازای آن، 350 تن از عناصر ارتش لبنان به همراه تعدادی از مردم عادی، که در این پادگان، پناه گرفته بودند به سلامت، این پادگان را ترک کنند و به همین دلیل بود که حزب‌الله لبنان، اجازه داد تا نیروهای تحت محاصره ارتش اسرائیل به سلامت، مرجعیون را ترک کنند و عملا راهی جز این نداشت و همین بود که باعث شد تا هم‌زمان در تاریخ 11 اگوست 2006 نیروهای نظامی و امنیتی مشترک لبنان، پادگان مرجعیون را ترک کردند و از سوی دیگر نیز نیروهای اسرائیلی منطقه را ترک کردند. برای این اقدام تماس‌ها و مذاکرات بسیار فشرده و متعددی انجام شد که آقای احمد فتفت نیز در اظهارات مختلفی بر آن صحه گذارده است.

و اکنون همین وزیر کابینه لبنان است که از سرتیپ عدنان داود حمایت می‌کند و شمشیر خویش را از رو به سوی حزب‌الله می‌گشاید و روشن است که او و سرتیپ مورد حمایتش، باید بمانند تا بهای سکوت آنان در این که چه کسانی پشت این مذاکرات و واسطه‌گری‌ها و گفت‌وگوها بودند، پرداخت شود. از همه اینها گذشته، بین تشکیلات امنیتی لبنان در زمان آقای فواد سینیوره، آن قدر نزدیکی با سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا برقرار شده است که این سازمان برای مدیرکل سازمان امنیت لبنان سرلشکر وفیق جزینی، یک کادیلاک آخرین سیستم و مجهز به امکانات امنیتی، هدیه می‌فرستد و بر سر این که این مقام امنیتی از این ماشین استفاده کند یا نه، در کابینه دولت، جنجال و دعوا می‌شود و جالب آن که همین مقام امنیتی، اصرار دارد که از ماشین به صفت یک هدیه شخصی استفاده کند. این یکی از مسائلی بود که در کابینه لبنان، نماینده حزب‌الله با آن به طور ریشه‌ای برخورد کرد و خواستار حل و فصل این موضوع در تشکیلات امنیتی لبنان شده بود.


و همه این امور، باعث می‌شود تا سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، بار دیگر به صحنه بیاید و به رغم همه تهدیدات اسرائیل و در حالی که رقبای سیاسی از غیبت او در صحنه سیاسی لبنان، لبخند رضایتی بر لب داشتند، بار دیگر خطابه‌ای قوی و پر خروش را در یکی از بزرگ‌ترین اجتماعات لبنان به اجرا درآورد. در این اجتماع بزرگ، چهره‌های بزرگی نیز پشت سر او حضور داشتند. نمایندگان رئیس‌جمهور لبنان و رئیس پارلمان، سلیم‌الحص، عمر کرامی، شیخ بهجت غیث، رهبر مذهبی دروزی‌های لبنان، سلیمان فرنجیه، طلال ارسلان از رهبران سیاسی دروزی، ایلی فرزلی، میشل سماحه و ده‌ها شخصیت و چهره‌ سرشناس سیاسی لبنان. این اجتماع بزرگ، نشان داد که جبهه مقاومت اسلامی لبنان در صورت یک انتخابات جدید، بدون شک، قدرت سیاسی قوی‌تری در لبنان پیدا خواهد کرد و می‌تواند با هم‌پیمانی با احزاب سیاسی سنی و مسیحی و دروزی، رقبایی را که ادعای اکثریت پارلمانی در لبنان را دارند، شکست سنگینی دهد.


سیدحسن نصرالله بر چند نکته بسیار حساس تأکید داشت:
1ـ دولت کنونی لبنان، وجهه وحدت ملی ندارد و قادر به دفاع از وحدت ملی و مصالح ملی لبنان نیست. از همین رو، باید دولت وحدت ملی تشکیل شود.
2ـ جامعه لبنان از یک بحران داخلی در رنج است که می‌تواند تخریب کشور را به دنبال داشته باشد.
3ـ سلاح مقاومت تا زمانی که دولتی فراگیر و توانا تشکیل شود، غیرقابل گفت‌وگوست و حزب‌الله هرگز آن را تحویل نخواهد داد.
4ـ حزب‌الله لبنان هرگز در تله در گیری با ارتش لبنان گرفتار نخواهد شد و آنان را برادران خود می‌داند.
5ـ عناصر وابسته‌ای که در نبرد علیه مقاومت فعالیت می‌کردند، در هیچ یک از برنامه‌های خود علیه حزب‌الله به اهدافشان نرسیده اند.
6ـ تا اشغال در جنوب لبنان، ولو یک قدم از خاک لبنان باقی است، حزب‌الله با سلاحش همچنان باقی خواهد ماند.
7ـ حزب‌الله بر سر اسرای اسرائیلی در چهارچوب مذاکرات غیرمستقیم تنها در برابر اسرای لبنانی آنان را آزاد خواهد کرد.
8ـ حزب‌الله قطعنامه 1701 را مقدس نمی‌داند و در صورت ادامه تجاوزات اسرائیل به جنوب، به آنان به شدت پاسخ خواهد داد.
9ـ ولید جنبلاط از سخنان سابقش در برابر توده‌های حزب‌الله باید عذرخواهی کند. او از مردم همراه مقاومت به «بدون عقل» یاد کرده بود.
10ـ حزب‌الله لبنان، خود را هم‌پیمان ایران و سوریه می‌داند و از اظهار آن هیچ ابایی ندارد و به آن افتخار می‌کند.

سیدحسن نصرالله با مواضع اخیر خویش به کسانی که او را به «حسابرسی پس از جنگ» تهدید می‌کردند و یا کسانی که از مقاومت او چهره‌ای شکست خورده ترسیم می‌کردند و یا حتی در تلاش بودند تا وجود حزب‌الله را منکر شوند، نشان داد که همانند روزهای 33 روزه در نبرد با اسرائیل، با رهبری اندیشمند، توانا و زیرک روبه‌رو هستند. او نشان داد، در حالی که دشمن او «ایهود اولمرت»، فقط 7 درصد جایگاه مردمی‌اش را نگه داشته، سیدحسن نصرالله، هنوز با نیروی 100درصدی بر قلوب نه تنها مردم لبنان که همه ملل منطقه حاکمیت می‌کند. دشمنان او که در لباس رقیب در برابر او ظاهر می‌شوند، به خوبی آگاهند که از این پس در برابر آنان فردی در قامت یک رهبر بزرگ اسلامی قد علم خواهد کرد.




امید کاوه ::: سه شنبه 85/8/30::: ساعت 1:35 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 3


کل بازدید :9126
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
امید کاوه
ادم معمولی
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<